باز دوباره با نگاهت این دل من زیرو رو شد


باز دوباره با نگاهت
این دل من زیرو رو شد
باز سر کلاس قلبم درس عاشقی شروع شد
دل دوباره زیرو رو شد
با تموم سادگی تو حرفتو داری میگی تو
میگی عاشقت میمیونم
میگم عشق آخریتم
حرفتو داری میگی تو


میدونی حالم این روزا بدتر از همست
آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست
قول بده که تو از پیشم نری
واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست
میمیرم بری آخرین دفعست
پرواز تو قفس شدم بی نفس شدم
دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم
راستشو بگو این یه بازیه
نکنه همه حرفای تو مثه حرف همه
صحنه سازیه این یه بازیه


بی هوا نوازشم کن اشک و غصه هامو کم کن
با نگاه بی قرارت باز دوباره عاشقم کن
اشک و غصه هامو کم کن
دل من بهونه داره حرف عاشقونه داره
راه دیگه ای نداره غیر از اینکه باز دوباره
سر رو شونه هات بزاره

جای خالی تو


هیچ گزینه ای نمیتواند جای خالیت راپر کند،حتی همه موارد!!!…



بشین فک کن که تو این عشق
کی خوب بوده کی بد بوده
بشین فک کن کدوم از ما واسه عشقش
همیشه مثه سد بوده
بشین فک کن …
یه لبخندم نیاوردی یه بار روی لبای من
درست نیست اما میپرسم چیکار کردی برای من!!!

کسی مثل تو نشد کسی مثل تو نبود
همش از خدا می خوام که بیایی زود زود

اعتراف!

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....